• جراحت شدید یک مسافر بر اثر حمله زورگیران با چاقو

    هنوز دقایقی از سوار شدنم بر خودرو نگذشته بود که سرنشینان عقب خودرو یک کیسه بر سرم کشیده و با چاقو دو ضربه به پهلویم زدند.

    چند روز قبل مردی با حضور در دادسرای امور جنایی تهران اعلام کرد که از سوی سرنشینان یک خودرو مورد زورگیری و سرقت قرار گرفته است.

    وی درباره جزئیات این زورگیری به قاضی سهرابی گفت: حدود ساعت ۱۰ شب برای رفتن به منزلمان در شهر قدس از میدان آزادی سوار بر یک خودرو شدم، دو مرد در صندلی عقب نشسته بودند و من جلو نشستم، هنوز دقایقی از سوار شدن من بر خودرو نگذشته بود که سرنشینان عقب خودرو یک کیسه بر سر من کشیده و با چاقو دو ضربه به پهلویم زدند آنها در مدت زمان کوتاهی، تلفن‌همراه، مدارک، ۵۰۰ هزار تومان وجه نقد و کارتهای عابر بانکم را دزدیده، مرا در کنار جاده رها کردند که من به کلانتری رفته و ثبت شکایت کردم.

    پس از این اظهارات، تیمی از مأموران اداره آگاهی برای بازداشت و شناسایی سارقان زورگیر دست به کار شده و با ردیابی تلفن‌ همراه شاکی موفق به بازداشت دو پسر جوان شدند.

    دو پسر جوان پیش از ظهر امروز به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شدند اما هر دوی آنها منکر هرگونه دخالت در سرقت و زورگیری از شاکی بودند.

    یکی از این متهمان در اظهاراتش به بازپرس گفت: من تلفن‌ همراه را از مرد جوانی خریدم و نمی‌دانستم که این تلفن دزدی است، من و دوستم نقشی در سرقت و زورگیری نداشتیم.

    پس از این اظهارات، متهمان با دستور قاضی سهرابی در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار گرفتند و تحقیقات درباره این پرونده ادامه دارد.


    your comment
  • چگونه زعفران تقلبی را تشخیص دهیم؟

    زعفران که از پرچم گل گیاه آن تهیه می شود،  گاهی به روش‌های مختلف تقلبی هم تولید و روانه بازار می شود.

    در انواع تقلبی، ریشک های اطراف ذرت یا بلال را با رنگ های مصنوعی به رنگ زعفران در می آورند یا خامه که قسمتی از مادگی گل گیاه زعفران است را با چوب برزیلی ، چوب صندل یا پودر گلرنگ که شباهت زیادی به زعفران دارد و یا با رنگ های مصنوعی نظیر «تارترازین» که بسیار حساسیت زا و سرطانزاست ، تولید می کنند.

    در نوع دیگر تقلب، زعفران را با انبار کردن در محیط های مرطوب یا اسپری ذرات ریز آب متورم و بر وزن آن می افزایند.

    اگر افراد از ویژگی ها و خصوصیات ظاهری و رنگ و بو و عطر زعفران اصیل بی اطلاع باشند،  بدون شک در دام سودجویان زعفران های تقلبی گرفتار می شوند. پس برای تشخیص زعفران اصیل از انواع تقلبی آن به این نکات ساده اما کاربردی توجه کنید.

    زعفران حقیقی و اصیل باید بوی منتشر مطبوعی داشته و فاقد بوی کهنگی و کپک زدگی باشد.

    مزه آن تند و تلخ نباشد و چنانچه پرچم های زعفران بین انگشتان دست فشرده و نرم شود انگشت ها را چرب کند.

    هر میلی گرم زعفران اصل می تواند ۷۰۰ سی سی آب را به صورت محسوس رنگین کند.

    زعفران حقیقی در تماس با آب داغ، رنگ قرمز مایل به نارنجی و زرد ایجاد می کند و با گذشت زمان به همان رنگ اولیه باقی می ماند در صورتی که زعفران تقلبی رنگ قرمز تیره تولید می کند و پس از مدتی رنگ اولیه خود را از دست می دهد.

    رنگدانه های زعفران اصیل در تماس با آب یا شیر پس از گذشت چند دقیقه آزاد می شوند در صورتی که نوع تقلبی آن بلافاصله آب را رنگین می کنند.

    به شکل ظاهری زعفران توجه کنید. برای اینکه ریشه های رنگ کرده بلال را به دست تان ندهند باید بدانید و آگاه باشید که پرچم زعفران منحنی شکل ولی ریشک های بلال صاف و مستقیم هستند.

    معمولا برای تهیه پودر زعفران از پودر گلرنگ استفاده می کنند و چون این پودر قرمز رنگ است آن را با گرده ذرت مخلوط کرده تا رنگ آن تعدیل شود. برای تشخیص این نوع تقلب می توانید مقداری از این پودر را روی شعله گاز بوتان قرار دهیدۀ در این حالت زعفران خالص رنگ بنفش یا نارنجی ولی نوع تقلبی آن رنگ زرد ایجاد می کند.

     

    منبع: سلامت آنلاین


    your comment
  • خشم کاربران اینترنت از عمل غیرانسانی راننده چینی +عکس

    انتشار تصاویر سگی که توسط یک راننده در عقب ماشین به وسیله یک طناب بسته شده و کشیده می شد خشم کاربران اینترنت را برانگیخت. این راننده که در یکی از جاده های شهر " هاینینگ" استان ژجیانگ چین مشغول رانندگی بود گفت که از این اتفاق کاملا بی خبر بوده و نمی دانسته یک سگ  عقب ماشین حضور دارد.

    صاحب این سگ نیز به پلیس گفت که سگ وی شب گذشته در ماشین خوابیده بود و روز بعد هنگامی که دوستش از وی درخواست ماشین کرد او فراموش کرد هنوز سگش در ماشین است.

     ظاهرا راننده پس از طی مسافتی، سرانجام از این حادثه باخبر شد و بلافاصله  سگ را برای مداوا  به یک دامپزشکی منتقل کرد.

    انتظار می رود این سگ که دچار جراحت سطحی شده است طی چند روز آینده سلامتی کامل خود را بدست آورد.

    گفتنی است؛ انتشار تصاویر این حادثه با واکنش کاربران اینترنتی نیز همراه بود. در حالی که بسیاری کاربران، صاحب سگ را شایسته نگهداری از این حیوان ندانستند، برخی دیگر اظهارات راننده را در خصوص بی خبر بودن از اتفاق در حال وقوع شک برانگیز دانستند.

     


    your comment
  • جزئیاتی از پرونده هولناک ۲ سر بریده در تهران

    ساعت 23:00 مورخه 11/05/1396، از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی 110 خبر کشف سرهای بریده شده متعلق به انسان در محوطه‌ای خاکی در خیابان شیخ بهایی – پائین تر از اتوبان همت به کلانتری 125 یوسف آباد اعلام شد.

    پرونده در اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ
    با حضور مأمورین در محل و انجام بررسی اولیه مشخص شد که سرهای پیدا شده متعلق به آقا و خانمی حدودا 30 الی 40 ساله است که آثار شلیک گلوله به سر هر 2 نفر آنها مشهود بوده و قاتل یا قاتلین به منظور عدم شناسایی هویت این زن و مرد جوان اقدام به سوزاندن آنها کرده‌اند.

    بلافاصله موضوع به پلیس آگاهی تهران بزرگ و دادسرای امور جنایی تهران اعلام و تیم بررسی صحنه جنایت اداره دهم و قاضی کشیک ویژه قتل در محل کشف سرهای بریده شده حاضر شدند.


    اسلحه‌هایی که قاتل برای کشتن 2 جوان از آن استفاده کرده

     

    با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمـد و به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
    آغاز تحقیقات و شکار تصویر خودرو عامل جنایت
    با آغاز اقدامات پلیسی، کارآگاهان اداره دهم با بررسی تصاویر دوربین‌های مداربسته محدوده محل کشف سرهای بریده شده موفق به شناسایی یک دستگاه خودرو شاسی بلند شدند که ساعاتی قبل از کشف سرها در نزدیکی محل توقف داشته و دقایقی پس از پیاده شدن راننده از ماشین، آتش در محل کشف سرهای بریده شده شعله ور شده است.
    کشف قسمت‌های دیگری از اعضای زن مقتول
    در شرایطی که در طول مدت زمان آغاز رسیدگی به این پرونده هیچگونه طرح شکایتی مبنی بر فقدان آقا و خانم جوان با مشخصات مورد نظر کارآگاهان در هیچکدام از مراکز انتظامی و کلانتری‌ها ثبت نشده بود، کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود موفق به کشف قسمت‌های دیگری از بقایای متعلق به جسد زنی شدند که در بررسی‌های تکمیلی اطمینان پیدا کردند که اعضای بدن کشف شده در محل بازیافت منطقه کهریزک متعلق به بدن یکی از مقتولین پرونده است.

     

    شناسایی و دستگیری عامل جنایت
    کارآگاهان اداره دهم با انجام اقدامات شبانه روزی موفق به شناسایی پیرمردی 75 ساله در منطقه امیرآباد شدند که بنا بر اظهارات همسایگانش با همسر، پسر و عروسش زندگی می‌کند اما از چند روز پیش و به صورت ناگهانی پسر و عروسش به نام‌های بهرام (38 ساله) و نسرین (35 ساله) دیگر در محل زندگی شان مشاهده نشدند.
    تحقیقات در خصوص علت غیبت بهرام و نسرین در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت اما پیرمرد در اظهارات اولیه همچنان مدعی آن بود که بهرام و همسرش نسرین در حدود 10 روز پیش از خانه خارج شده و از آن زمان تاکنون دیگر اطلاعی از آنها ندارد.
    با توجه به شواهد بدست آمده در خصوص احتمال اطلاع این پیرمرد از جنایت و با هماهنگی بازپرس پرونده، کارآگاهان به محل سکونت این پیرمرد مراجعه کرده و در اولین مرحله موفق به شناسایی یک دستگاه خودرو سواری شاسی بلند دقیقا مشابه خودرو شاسی بلند شناسایی شده در تصاویر دوربین‌های مداربسته محدوده کشف سرهای بریده شدند.

     

    با توجه به قوی شدن احتمالات در خصوص ارتکاب جنایت توسط ناپدری بهرام، بازرسی از محل سکونت این شخص در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و با حضور تیم‌های تخصصی و تشخیص هویت پلیس آگاهی در محل، آثار وقوع جنایت در محل کشف و پیرمرد (ناپدری بهرام) به ناچار لب به اعتراف گشود و در ساعت 18:00 روز چهارشنبه مورخه 25/06/1396 (همزمان با بازدید سردار رحیمی از پلیس آگاهی تهران بزرگ) به قتل بهرام و همسرش اعتراف کرد.
    اعترافات متهم به قتل
    متهم در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: از مدت‌ها قبل با بهرام اختلاف داشتیم چون او معتاد شدید به شیشه و کراک بود و تمام وسایل زندگی را می‌برد و می‌فروخت؛ قالی، طلا، نقره، وسایل زینتی، هر چیزی که در خانه قابل فروش بود می‌برد و می‌فروخت؛ ما بچه دار نمی‌شدیم و بهرام فرزند خواهر همسرم بود که ما از کودکی او را به خانه خود آورده و بزرگ کرده بودیم.

    وی در ادامه اعترافتش افزود: [از چند روز پیش از جنایت] تنش و درگیری مابین ما بیشتر شد [طوری که بهرام] حتی همسرم را کتک زد [به همین علت] همسرم را روز یکشنبه مورخه 08/05/1396 به خانه خواهرش فرستادم و من با بهرام و همسرش در خانه تنها شدیم. [روز یکشنبه مورخه 08/05/1396 بهرام] دوباره شروع به فحاشی و شکستن در و ضربه به دیوار کرد؛ رفت داخل آشپزخانه؛ می‌خواست برگردد به اتاق خودش که من در را باز کردم و سریع تیراندازی کردم؛ افتاد روی زمین؛ رفتم جلو و تیر دوم را به سرش زدم.

     

    متهم در توضیح بیشتر تصریح کرد:‌ زن بهرام با شنیدن صدای تیراندازی آمده بود که ببیند چه شده؛ تا از لای در بیرون آمد با تیر به سینه‌اش زدم. رفت و افتاد روی تخت؛ وقتی رفتم داخل دیدم روی تخت افتاده که تیر دوم را به سرش زدم و کارش تمام شد. سپس با اره [برقی] که از قبل در خانه بود شروع کردم به ....؛ از روز جنایت در خانه تنها هستم و موضوع را به هیچ کس نگفتم و از آن روز همسرم هنوز به منزل نیامده است ....

    سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: با اعتراف صریح متهم به ارتکاب هر 2 جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس محترم پرونده صادر و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

     


    your comment
  • راز جنــایت در شب بــارانی

    مرد افیونی که ۴ سال قبل در یک شب بارانی، همسرش را به قتل رسانده و به ترکیه گریخته بود، به دنبال اخراج ازاین کشور، درایران هم زندانی شد تا اینکه با ردیابی‌های کارآگاهان جنایی به دام افتاد.

    حدود ساعت ۱۲ شب ۲۹ اردیبهشت سال ۹۲ زنگ اورژانس منطقه کلارآباد به صدا در آمد و مرد جوانی با صدایی لرزان نشانی خانه‌اش را داد و در خواست کمک کرد،دقایقی بعد وهمزمان با بارش باران شلاقی خودور امدادگران اورژانس مقابل خانه‌ای قدیمی توقف کرد. مأموران اورژانس بعد از چند دقیقه معاینه، مرگ زن جوان را تأیید کرده وموضوع را به شوهرش اطلاع دادند.

    فرارشبانه

    نیروهای اورژانس که با مشاهده وضعیت بهم ریخته خانه و قربانی مشکوک شده بودند بلافاصله ماجرا را به مأموران پلیس منطقه گزارش کردند ودر حالی که منتظر حضور پلیس بودند ناگهان مرد جوان درفرصتی مناسب به همراه نوزاد ۴ ماهه‌اش ناپدید شد.

    زوج مرموز

    دقایقی بعد مأموران پلیس خود را به محل حادثه رسانده و تحقیق دراین باره آغازشد. نخستین بررسی‌های پزشک قانونی حکایت ازآن داشت که قربانی حادثه بر اثر برخورد جسمی سخت به سرش از پا در آمده است. بدین‌ترتیب جسد برای تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی انتقال یافت و تلاش کارآگاهان جنایی برای دستگیری متهم به قتل فراری کلید خورد. این درحالی بود که بررسی مدارک موجود در خانه ویلایی قدیمی، نشان می‌داد زن جوان -سمیرا- دوسال قبل ازدواج کرده بود.

    مالک خانه ویلایی هم به مأموران گفت: «این زوج از دوماه قبل همراه نوزاد پسرشان به خانه‌ام نقل مکان کرده بودند.»پدر قربانی جنایت وقتی به مازندران فرا خوانده شد به مأموران گفت: «دو سال قبل دخترم با وجود مخالفت‌های شدید‌مان با پسر جوانی که به نظر معتاد و متأهل بود ازدواج کرد.آنها بعد از مدت کوتاهی زندگی پنهانی، مدام محل زندگی‌شان را عوض می‌کردند تا اینکه ناگهان از تهران رفتند و دیگر خبری از محل جدید زندگی‌شان نداشتیم تا اینکه خبرکشته شدن دخترم را شنیدم.»

    نخستین سرنخ

    با توجه به این اظهارات به دستور بازپرس ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان عباس آباد جست و جوها ادامه یافت تا اینکه مشخص شد رامین مدتی قبل ازقتل به اتهام سرقت تحت تعقیب قرارداشته و بازداشت شده بود.درادامه روشن شد او به خارج از کشورگریخته است.

    فراربه ترکیه

    مأموران در ادامه کاوش‌های خود دریافتند مرد فراری همراه نوزادش به طرف مرز ترکیه فرار کرده است،چرا که اعضای خانواده‌اش در این کشوربه طور موقت اقامت داشتند و قرار بود از آنجا به اروپا بروند.همچنین در تحقیقات برون مرزی مشخص شد متهم فراری مدت کوتاهی بعد از ورود غیر قانونی به خاک ترکیه از سوی پلیس این کشور بازداشت شده و به تحمل یک سال حبس محکوم شده بود.


    پلیس ترکیه در پاسخ به پلیس ایران اعلام کرد فرد مورد نظر بعد از تحمل مدت زندان به ایران بازگردانده شده است.این در حالی بود که خانواده‌اش بعد از فراهم شدن شرایط اقامتشان به آلمان رفته‌اند.

    شناسایی متهم درزندان

    با کسب این اطلاعات، یک بار دیگر تجسس‌ها برای دستگیری متهم به قتل فراری در داخل مرزهای ایران آغاز شد تا اینکه سرانجام بعد از ۴ سال از ماجرای قتل در شب بارانی پلیس جنایی مازندران توانست اطلاعاتی به‌ دست آورد که نشان می‌داد مردی با همان مشخصات در تهران به اتهام سرقت بازداشت شده و هم‌اکنون در زندان بسر می‌برد.

    بازجویی از متهم

    رامین که سرانجام بعد از ۴ سال از سوی پلیس شناسایی شده بود در جریان بازجویی‌های مقدماتی منکر اطلاع ازقتل همسرش شد اما وقتی با دلایل و مستندات پلیس روبه‌روشد لب به اعتراف گشود و پرده از راز جنایت برداشت.وی در این باره به مأموران گفت: وقتی پس ازسرقت و برای فرار از دست مأموران پلیس تهران خانه‌ای را در منطقه کلارآباد تهیه کردیم زندگی آرامی داشتیم اما همه چیز به خاطر افیون و شیشه نابود شد.


    من و همسرم هر دو معتاد به شیشه شده بودیم. آن شب هر دو ما شیشه مصرف کرده بودیم و حال درستی نداشتیم.باران شدیدی در حال باریدن بود. ناگهان بی‌مقدمه جرو بحث کردیم. همسرم اعتقاد داشت که زندگی بدی داریم. او بارها در حالی که عصبانی بود به طرفم حمله کرد و من هم ناگهان او را هل دادم که سرش به دیوار خورد و بی‌حرکت روی زمین افتاد.

    سریع به اورژانس زنگ زدم. تا قبل از آمدن امدادگران اورژانس لباس‌هایش را عوض کرده و جای درگیری را تمیز کردم.وقتی گفتند او مرده است در یک لحظه از غفلت نیروهای اورژانس استفاده کرده و بچه را برداشته و از آنجا فرار کردم.

    بعد از رفتن به ترکیه بچه را به خانواده‌ام تحویل دادم و از آن هنگام دیگر خبری از سرنوشتش ندارم. چون ابتدا در ترکیه زندانی شدم و بعد از آزادی و ورود به ایران به اتهام سرقت بازداشت و زندانی شدم با توجه به این اعتراف‌ها، متهم با دستور بازپرس پرونده و با حضور در محل حادثه به تشریح صحنه قتل پرداخت و سپس تا انجام تحقیقات تکمیلی با صدور قرار قانونی به زندان انتقال داده شد.


    your comment