• گورستان موتور سیکلت ها در آریزونا که بیش از هزاران موتور سیکلت در آن جمع آوری شده است.


    your comment
  • حمله به عابران با خودرو این بار در آمریکا

    روز شنبه یک خودرو شماری از معترضان به تجمع نژادپرستان در شهر «شارلوتسویل» ویرجینیا را زیر گرفت.


    بر اساس گزارش‌های اولیه، در این حادثه دستکم 10 نفر زخمی شده‌اند. هنوز مشخص نیست که آیا این حادثه عمدی بوده یا به صورت تصادفی رخ داده است.

    این حادثه ساعتی پس از آن رخ داد که صدها نفر از اعضای گروه‌های نژادپرست معتقد به برتری سفیدپوستان، در این شهر تجمع کردند.

    آن تجمع با دخالت پلیس و پس از درگیری میان اعضای این گروه‌ها و مخالفان آن‌ها، به پایان رسید.

    در ویدئویی که از لحظه حادثه منتشر شده، مشخص است که یک خودرو با سرعت به میان جمعیت آمده، شماری را زیر گرفته و سپس دنده عقب گرفته و فرار می‌کند.

    your comment
  • ۳ دختر در تله پسر پولدار

    چندی پیش دختر جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از فاجعه‌ای که برای او و دوستش اتفاق افتاده بود خبر داد و گفت: چندی قبل در یک گروه تلگرامی با جوانی به نام فربد آشنا شدم، ابتدا عکس پروفایلش در کنار یک خودروی مدل بالای بی‌ام دبلیو کمی وسوسه‌ام کرد، چون هم از نظر چهره و تیپ برایم جذاب بود و هم خودرو مدل بالایش نظرم را جلب کرد.

    فربد از همان ابتدا پیشنهاد ازدواج داد و من هم بلافاصله قبول کردم. چند روزی از این آشنایی گذشته بود که فربد امروز با من قرار گذاشت. به همین خاطر همراه دوستم شیما به محل قرار رفتیم و او ما را سوار خودروی بی‌ام دبلیو  کرد. قرار بود در شهر چرخی بزنیم که ناگهان تغییر مسیر داد و به طرف شهریار رفت. هرچه گفتیم دیرمان شده و باید به خانه برگردیم قبول نکرد.

    به قول خودش می‌خواست ویلایش را به ما نشان دهد. می‌گفت یک سگ از ‌نژاد «شپر» دارد که توله‌هایش دیدنی هستند. درنهایت فریب خورده و با او همراه شدیم تا به یک ویلا رسیدیم. به محض ورود یکی از دوستانش وارد باغ شد و هر دو با زور و تهدید ما را در یکی از اتاق‌های خانه ویلایی زندانی کردند. فربد ما را تهدید کرد که اگر به خواسته‌های شومش تن ندهیم مدت‌ها در حبس خواهیم ماند.

    درنهایت آنها به خواسته‌های شوم‌شان رسیدند و من و دوستم که هیچ ارتباطی در این ماجرا نداشت قربانی نقشه سیاه شان شدیم. بعد از آن تهدیدمان کردند اگر از این ماجرا حرفی به پلیس بزنیم، عواقب خطرناکی در انتظارمان خواهد بود.

    با شکایت دختر جوان و دوستش، پرونده‌ای در شعبه چهارم دادسرای جنایی پایتخت تشکیل شد و بازپرس آرش سیفی دستور انجام تحقیقات بیشتر را صادر کرد. بررسی‌های کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی در این باره ادامه داشت تا اینکه دختر جوان دیگری به دادسرا مراجعه کرد و از پسر «بی‌ام دبلیو» سوار شکایت کرد.وی گفت: مدتی قبل در یکی از گروه‌های تلگرامی با پسر جوانی آشنا شدم.

    خودروی بی‌ام دبلیو  و تیپ عالی پسر جوان که درعکس تلگرامش دیده می‌شد مرا به ادامه رابطه وسوسه کرد و زمانی که این جوان پیشنهاد ازدواج داد، بدون هیچ تحقیقی قبول کردم تا اینکه به بهانه صحبت در رابطه با ازدواج مرا به یک خانه ویلایی در شهریار برد و قربانی نقشه شومش کرد.

    با توجه به این احتمال که هر سه دختر جوان قربانی یک نفر شده باشند، تصویر فربد به سومین دختر نشان داده شد که بلافاصله شناسایی شد. بدین ترتیب در ادامه تحقیقات پسر شیطان صفت دستگیر و برای انجام تحقیقات به شعبه چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت منتقل شد.


    جوان فریبکار در حالی که با سه شاکی روبه رو شده بود، همچنان منکر جنایات سیاه خود شد و به بازپرس آرش سیفی گفت: اتهاماتم را قبول ندارم، آنها قصد اخاذی از مرا دارند و چون می‌بینند که پولدار هستم چنین ادعاهایی را مطرح کرده‌اند.

    من با دو نفر از دخترها در تلگرام آشنا شدم. آنها که عکس پروفایل مرا با خودروام دیدند، خیلی زود پیشنهاد دوستی‌ام را قبول کردند و حتی درخواست ازدواج به من دادند. اما من که می‌دانستم آنها به خاطر پول و ثروتم مرا می‌خواهند؛ به خواستگاری‌شان نرفتم و بعد از مدتی هم به دوستی با آنها پایان دادم. دختران جوان هم که دیدند به خواسته‌شان نرسیده‌اند، با هم دست به یکی کرده‌ و علیه من چنین شکایتی را مطرح کرده‌اند.

    حتی یکی از آنها برایم پیام فرستاد: «اگر می‌خواهی رضایت بدهم باید ۲۳۰ میلیون تومان به حسابم بریزی.» ولی من هرگز این کار را نکردم.

    دخترانی که مدعی هستند آنها را مورد آزار و اذیت قرار داده‌ام خودشان برای دیدن سگم و قلیان کشیدن به ویلا آمده‌اند و هیچ اجباری هم در کار نبوده است.از آنجا که سه شاکی پرونده، متهم را شناسایی کرده بودند، این جوان برای تحقیقات بیشتر بازداشت شد و در اختیار کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی قرار گرفت تا ابهام‌های موجود برطرف شود.


    your comment
  • شکایت دختران جوان علیه پسر برج‌ساز

    فروردین‌ماه امسال بود که دختری به نام نیلوفر وارد دادسرای جنایی تهران شد و اولین شکایت را مطرح کرد. او در شرح ماجرا گفت: مدتی قبل در یکی از گروه‌های تلگرامی، پسری وارد صفحه‌خصوصی‌ام شد و به من ابراز علاقه کرد.

    او خودش را اشکان معرفی کرد و گفت مدت‌هاست به دنبال دختری برای ازدواج می‌گردد، اما هنوز شخص مورد نظرش را پیدا نکرده است.

    ابتدا به حرفش اهمیت ندادم، اما وقتی عکس‌های پروفایلش را بررسی کردم، تصمیم به ادامه چت کردن با او گرفتم. اشکان لباس‌های مارک‌دار به تن داشت و با خودروی بی‌ام‌و گرانقیمتی عکس گرفته بود. وقتی در این باره با او حرف زدم، جزئیات بیشتری از زندگی‌اش را برایم شرح داد. او گفت برج‌ساز است و ساختمان‌های زیادی را در شمال شهر با کمک پدرش بنا کرده است.

     

    اشکان گفت به خاطر موقعیتی که دارد دختران زیادی حاضر به وصلت با او هستند، اما می‌داند که فقط به خاطر ثروتش حاضر به ازدواج هستند. وقتی دلیل انتخابش را سؤال کردم، مدعی شد با دیدن عکس‌های پروفایلم متوجه شده من به هنرپیشه محبوبش که از بازیگران هالیوود است، شباهت زیادی دارم به خاطر همین من را انتخاب کرده است.

    دختر جوان ادامه داد: برای اینکه درستی حرف‌های اشکان را بررسی کنم، وقتی قرار ملاقات گذاشت پیشنهادش را قبول کردم. اشکان با همان لباس‌های فاخر و سوار بر یک خودروی بی‌ام‌و میلیاردی سر قرار حاضر شد.

     

    دیدارهای ما چندبار دیگر تکرار شد تا اینکه آن حادثه شوم رقم خورد. آن روز بعد از ملاقات عصرگاهی در یکی از خیابان‌های شمال شهر قرار شد من را به خانه‌ام برساند، اما مسیرش را تغییر داد و گفت قصد دارد ویلای خانوادگی‌شان را به من نشان دهد که قبول کردم.

    او بعد از رانندگی در خیابان‌های شمال شهر وارد ویلای بزرگی در حاشیه تهران شد. در حالی که از دیدن ویلا هیجان‌زده شده بودم که ناگهان پسری جوان وارد ساختمان شد. اشکان گفت که نیما از دوستانش است و به دعوت او به آنجا آمده است. همان لحظه رفتار اشکان تغییر کرد و متوجه نگاه‌های شیطانی او شدم.

    از او خواستم اجازه دهد که خودم ویلا را ترک کنم، اما اشکان و دوستش اجازه ندادند. آنها ابتدا کتکم زدند و بعد در یکی از اتاق‌های ساختمان به من تعرض کردند. سرانجام من را سوار ماشین کردند و گوشه خلوتی در حاشیه شهر رها کرده و از محل دور شدند.

     

    بعد از مطرح شدن شکایت به دستور قاضی آرش سیفی، بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران تیمی از کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران در این باره تحقیق کردند. بررسی‌های پلیس در این باره جریان داشت تا اینکه دو شکایت مشابه مطرح شد.

    نشانی‌هایی که دو دختر در اختیار بازپرس گذاشته بودند، حکایت از این داشت که هر دو به همان شیوه در گروه ‌تلگرامی فریب اشکان را خورده و در دام او گرفتار شده‌اند. با نشانی‌هایی که دختران در اختیار پلیس گذاشتند مأموران راهی محل کار وی در یکی از برج‌های شمال شهر شده و او را بازداشت کردند.

     

    اشکان در بازجویی‌های اولیه و مواجهه حضوری با سه‌دختر ادعای آنها را رد کرد. او توضیح داد: در گروه‌های تلگرامی بود که آشنایی ما صورت گرفت. این دختران وقتی از وضع مالی من با خبر شدند، خودشان پیشنهاد دوستی و ازدواج را مطرح کردند. من درباره وضع زندگی خودم حقیقت را به آنها گفتم و ویلای خانوادگی‌مان را هم با رضایت خودشان به آنها نشان دادم. وقتی گفتم که سگ‌های ویژه‌ای برای نگهبانی ویلا خریده‌ام، اصرار به دیدن سگ‌ها داشتند، اما وقتی آنها را رها کردم با همدستی هم این سناریو را مطرح کرده و قصد انتقام دارند. اشکان گفت: چند روز قبل یکی از دختران برایم پیغام فرستاده که اگر ۲۳۰ میلیون تومان به حسابش واریز کنم، حاضر به گذشت است. بازپرس بعد از شنیدن حرف‌های سه شاکی و متهم پرونده، برای اشکان قرار بازداشت موقت صادر کرد و او را برای انجام تحقیقات در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار داد.

    منبع: روزنامه جوان


    your comment
  • گریم عجیب آمیتاب باچان در یک فیلم

    باچان در آستانه 75 سالگی همچنان در سینمای بالیوود پر کار بوده.فیلم سینمای گردن کلفت های هندوستان به کارگردانی "ویجی کریشنا" 7 نوامبر 2018 در سینماهای هندوستان اکران می شود.


    your comment


    Follow this section's article RSS flux
    Follow this section's comments RSS flux