• آخرین جزئیات از پیدا شدن سرهای بریده در تهران

    بازپرس امور جنایی تهران با بیان اینکه صاحبان سرهای پیدا شده در خیابان شیخ‌بهایی توسط شلیک گلوله به قتل رسیده‌ بودند گفت: یک نیم‌تنه و بخشی از یک پا در منطقه کهریزگ پیدا شده است.

     سجاد منافی‌آذر درباره اجساد سرهای بریده شده که روز چهارشنبه در اتوبان شیخ بهایی پیدا شده بود، گفت: یک نیم‌تنه و بخشی از پا در نقطه دیگری از تهران پیدا شده که در حال انجام آزمایشات DNA هستیم تا مشخص شود این پیکر متعلق به سرهای پیدا شده است یا خیر.

    او با بیان اینکه این نیم‌تنه دیروز عصر پیدا شده، ادامه داد: این نیم‌تنه که در مرکز بازیافت زباله تهران در منطقه کهریزگ‌‌ رها شده بود برخلاف سر‌ها دچار سوختگی نشده و متعلق به زنی جوان است. ما همچنان در حال تحقیق و بررسی روی این پرونده هستیم تا ان‌شاءالله هر چه سریع‌تر به نتایج قطعی برسیم.

    بازپرس امور جنایی تهران با بیان اینکه مقتولان به ضرب گلوله به قتل رسیده‌اند، خاطرنشان کرد: دو گلوله به سر خانم و یک گلوله به سر آقا شلیک شده که عامل مرگ نیز همین گلوله‌ها بوده و پس از مرگ سر‌هایشان را جدا کرده‌اند.


    your comment
  •  سحرگاه پنج شنبه گذشته درحالی که قاضی ویژه قتل عمد مشهد مشغول رسیدگی به یک پرونده جنایی در شمال شهر بود ناگهان صدای زنگ تلفن همراه رشته سخنان وی را برید و سکوت صبحگاهی در محل حکم فرما شد. یکی از ماموران انتظامی از آن سوی خط به قاضی کاظم میرزایی گفت: «اجساد زن جوان و یک نوزاد در زمینی محصور واقع در منطقه ناظریه مشهد و ابتدای جاده کمربندی سبز کشف شده است.»

    عقربه های ساعت روی ۸ صبح قفل شده بودند که مقام قضایی ادامه تحقیقات درباره پرونده جنایی مذکور را به وقت دیگری موکول کرد و به همراه کارآگاهان اداره جنایی عازم جاده مشهد – چناران شد. لحظاتی بعد بی سیم ها به کار افتاد و قاضی ویژه قتل نیز با صدور دستورات تلفنی اوضاع را زیرنظر داشت.

     درحالی که خودروهای پلیس آژیر کشان از رانندگان عبوری می خواستند تا راه را برای عبور نیروهای انتظامی باز بگذارند، مقام قضایی به صورت تلفنی مشغول بررسی موضوع و چگونگی کشف اجساد شد.

    مامور انتظامی کلانتری محل عنوان کرد: مردی که اجساد همسر و فرزندش پیدا شده به همراه پسرعمویش در کلانتری حضور دارند و مدعی هستند که زن جوان از ۳ روز قبل برای رفتن به منزل پدر شوهرش از خانه خارج شده و  دیگر بازنگشته است.»

    در این هنگام بود که قاضی میرزایی با طرح چند سوال تلفنی دیگر و در حالی که دستور حفظ صحنه حادثه را صادر می کرد از نیروهای انتظامی خواست ۲ مرد مذکور نیز برای پاره‌ای توضیحات در کلانتری حضور داشته باشند! قاضی گوشی تلفن را قطع کرد و با این جمله که «این پرونده جنایی هم بسته شد!» تعجب همه را برانگیخت.

    بازپرس با تجربه شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب که حیرت را در چهره های سرنشینان خودرو می دید، ادامه داد:  این جنایت وحشتناک یک سناریوی از پیش تعریف شده است و تنها یک ساعت کافی است تا قاتل مادر و فرزند به جرم خود اقرار کند!قاضی میرزایی گفت: آنچه درباره چگونگی کشف اجساد بیان می شود، صحت ندارد و یک ماجرای ساختگی است بنابراین فردی که این صحنه ها را در ذهن خود ساخته است، قاتل زن جوان و فرزند خردسالش است.

    بنابر این گزارش، حدود ۲۰ دقیقه بعد بود که کارآگاهان ورزیده اداره آگاهی و قاضی ویژه قتل عمد وارد زمین بزرگی شدند که دیوارهای بلندی از آجر اطراف آن را محصور کرده بود.

    جسد زنی که آثار شکستگی جمجمه بر سر وی مشهود بود، خون آلود روی خار و خاشاک قرار داشت. نوع پوشش زن جوان بیانگر آن بود که وی لباس های بیرون از منزل پوشیده اما خون های ریخته شده در محل نشان می داد که جنایت در همین زمین محصور رخ داده است.

    لحظاتی بعد جسد نوزاد ۱۱ ماهه ای که در آن سوی دیوار افتاده بود، چشم های رهگذران و رانندگان عبوری را اشکباران کرد.

    این نوزاد نیز به طرز دلخراشی به قتل رسیده بود که به احترام خوانندگان از بیان جزئیات آن معذوریم.

     تحقیقات در اطراف محل کشف اجساد و همچنین بررسی جای جای این زمین بزرگ نشان می‌داد که زن ۲۵ ساله به زور وارد این زمین نشده و فردی که او و پسر کوچکش را به قتل رسانده با وی آشنا بوده است چرا که هیچ اثری از تخریب و یا درگیری در محل دیده نمی شد و تنها قطرات خونی که بالای بخشی از آجرهای دیوار ریخته بود، این پرونده جنایی را وارد مرحله جدیدی می کرد.

    در این هنگام بود که کارآگاهان اداره جنایی به سرپرستی سرگرد سلطانیان (رئیس دایره قتل) با راهنمایی ها و دستورات مقام قضایی، همسر مقتوله را به صحنه کشف اجساد انتقال دادند.

    قاضی که از فاصله ای چند متری رفتار و حرکات او را با دقت خاصی زیرنظر گرفته بود متوجه شد که مرد ۳۱ ساله درحالی که سعی می کند اضطراب خود را پنهان کند از نگاه کردن به قسمتی از زمین که خون آلود بود هم وحشت دارد.این مرد که مدام اشک هایش را پاک می کرد در پاسخ به سوالات کارآگاهان درباره چگونگی ماجرا گفت: روز سه شنبه گذشته من از منزلم در گلبهار خارج شدم و همسرم نیز قصد داشت به منزل پدرم در مشهد برود.

    او لوازم پسرم را داخل ساک ریخت و بعد از من به سوی مشهد حرکت کرده بود ولی دیگر از او اطلاعی نداشتم تا این که صبح روز چهارشنبه وقتی فهمیدم که به منزل پدرم نرفته است احتمال آدم ربایی دادم  و به همین خاطر شکایتی را در دادسرای گلبهار مطرح کردم و خودم به همراه پسرعمویم در همین مسیر به جست وجو پرداختیم یکی از بستگانمان هم نزد فال بینی در منطقه کوثر مشهد رفته بود که آن فال بین از طریق نگاه کردن در آینه گفته بود همسر و فرزندم را کشته و اجساد آن ها را در بیابان انداخته اند.

    همین موضوع مرا به بیابان های حاشیه جاده گلبهار- مشهد کشاند تا این که اجساد آن ها را به همراه پسر عمویم در زمین چهار دیواری یافتیم و موضوع را به کلانتری اطلاع دادیم!

    این همان جملاتی بود که مامور انتظامی به صورت تلفنی و در مسیر حرکت به سمت ناظریه (محل کشف اجساد) برای قاضی ویژه قتل عمد بازگو کرد بنابراین قاضی میرزایی که به روشنی دریافته بود سخنان این مرد تنها یک سناریوی ساختگی است، دستور بازداشت وی را صادر کرد و بدین ترتیب مرد ۳۱ ساله توسط کارآگاهان به داخل خودروی پلیس هدایت شد و همان جا در حضور مقام قضایی مورد بازجویی های تخصصی قرار گرفت.

    تنها متهم این پرونده جنایی که می دانست حرف هایش را کسی باور نمی کند و هر بار در پاسخ به سوالات فنی عاجز می ماند، ناگهان  فریاد زد! «خودم کشتم!» قاضی و کارآگاهان که منتظر همین جمله بودند او را به آرامش دعوت کردند تا این که لحظاتی بعد لب به اعتراف گشود و گفت: وضعیت مالی ام خوب نبود از حدود ۵ ماه قبل خودم و همسرم را بیمه عمر کرده بودم تا این که فکر دریافت پول از بیمه به سرم زد.

    از حدود ۴ روز قبل نقشه می کشیدم که چگونه همسرم را به قتل برسانم و پول بیمه عمر او را بگیرم! وقتی داستان قتل را تکمیل کردم و فهمیدم که با این نقشه کسی به من مشکوک نمی شود مقدمات اجرای قتل همسر و فرزندم را فراهم کردم. صبح روز دهم  مرداد ابتدا خودم از منزل بیرون آمدم تا همسایگان ببینند که  همسرم به تنهایی از منزل بیرون می رود اما با او در کنار فضای سبز قرار گذاشته بودم به او گفتم من به منزل یکی از دوستانم می روم وقتی زنگ زدم، بیا کنار فضای سبز تا با هم به مشهد برویم.

    با این نقشه همسر و فرزند ۱۱ ماهه ام را سوار خودروی آردی کردم و به سوی مشهد به راه افتادیم. سلاح شکاری ساچمه زنی را هم با خودم برداشتم چرا که برخی از اوقات به همراه همسرم نشانه زنی می کردیم. آن روز هم عصر بود که آن ها را به داخل زمین بزرگ محصوری بردم که از قبل شناسایی کرده بودم. زیراندازها را انداختم و مشغول  تیراندازی شدیم که ناگهان از پشت سر و از فاصله نزدیک به سر همسرم شلیک کردم و او در حالی که فرزندش را در آغوش گرفته بود و رها نمی کرد خون آلود به زمین افتاد.

    در این لحظه پسر۱۱ ماهه ام را از زیر پیکر غرق به خون همسرم در حالی بیرون کشیدم که گریه می کرد و جغجغه اش در زیر جسد مادرش مانده بود. او را به دیوار آجری کوبیدم و پیکرش را به آن سوی حصار انداختم!!

    بعد از آن هم اسلحه و گوشی تلفن همراه همسرم را شکستم و در بیابان انداختم. متهم این پرونده هولناک جنایی ادامه داد: لوله اسلحه را نیز که شکسته بودم به داخل منزل متروکه ای در منطقه گلبهار پرت کردم.

    با اعترافات صریح متهم،در حضور مقام قضایی و کارآگاهان اداره جنایی، وی به مقر پلیس آگاهی خراسان رضوی انتقال یافت تا بررسی های بیشتری درباره انگیزه ابهام آمیز وی از ارتکاب این جنایت وحشتناک صورت گیرد.به همین خاطر قاضی کاظم میرزایی روز گذشته با صدور دستوراتی برای کشف آلت قتاله از کارآگاهان خواست درباره انگیزه متهم تحقیقات بیشتری انجام دهند چرا که هنوز زوایای تاریکی در این پرونده جنایی به چشم می خورد و انگیزه قتل نیز در هاله ای از ابهام است.

     روز گذشته گروه ویژه ای از کارآگاهان اداره جنایی با دستور «سرهنگ کارآگاه حمید رزمخواه» (رئیس پلیس آگاهی) مامور تحقیق در این پرونده و اجرای دستورات قضایی شدند. آنان که به فرماندهی سرهنگ محمدرضا غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی) وارد عملیات پلیسی شده بودند، پس از تجزیه و تحلیل های اطلاعاتی، موفق شدند ساک لوازم کودک را به همراه اسلحه شکسته و دیگر لوازم در بیابان های منطقه وزیرانداز و پتوها را در مکان های مورد ادعای متهم کشف کنند.

    بررسی های بیشتر درباره این جنایت فجیع روز گذشته در حالی ادامه یافت که هنوز جمله قاضی ویژه قتل عمد قبل از حضور در صحنه کشف اجساد در ذهنم رژه می رفت «این پرونده جنایی هم بسته شد».
     


    your comment
  • پسر زورگیر توسط راننده زانتیا در خیابان مفتح تهران روبروی ورزشگاه شیرودی زیر گرفته شد.

    زورگیری که در خیابان‌های تهران شکار چرخ‌های یک زانتیا شد

     

    your comment
  • مراسم تحلیف حسن روحانی

    ✅ لیست مهمترین و سرشناسترین میهمانان خارجی وارد شده به تهران برای مراسم تحلیف روحانی منتشر شد! 

    هیات دیپلماتیک کره‌شمالی متشکل از رییس کل پرزیدیوم مجمع عالی خلق این کشور و جمعی از شخصیت‌های سیاسی کره‌شمالی

    هیئت‌های سیاسی کشورهای اوگاندا و گویان

    رییس مجلس ملی جمهوری تانزانیا

    نخست وزیر پادشاهی سوازیلند

    رییس مجلس ماداگاسکار

    وزیر امور خارجه و روابط بین‌الملل پادشاهی لسوتو

    وزیر اصلاحات ارضی جمهوری نامیبیا

    آلبرتو اورتگا نماینده ویژه پاپ

    نماینده جمهوری لیتوانی

    دبیرکل دبیرخانه کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل متحد «آنکتاد»

    معاون رییس مجلس گینه

    وزیر کار و امور بازنشستگی کرواسی

    نماینده ویژه رییس‌جمهور سورینام

    معاونان رییس مجلس و وزیر خارجه مجارستان

    معاون رییس‌جمهور ایرلند

    معاون رییس مجلس کشور نیجر

    رییس مجلس مالزی

    نمایندگان کشورهای پرتغال و سیرالئون

    رییس گروه دوستی انگلیس

    رییس‌جمهور زیمباوه

    گفتنی است هیات دولت برای حضور این میهمانان، روز شنبه پایتخت کشور را تعطیل کرده است.

     


    your comment
  • ❣️ یک دقیقه مطالعه

    مارادونا مدتی به خاطر افسردگی پس از ترك اعتياد در آسایشگاه روانی بستری بود، وقتی مرخص شد حرف قشنگی زد:

    اونجا ديوانه های زيادی بودند، يكی ميگفت من چگوارا هستم همه باور ميكردن، يكی ميگفت من گاندی ام همه قبول ميكردن.
    ولی وقتی من گفتم مارادونا هستم همه خنديدن و گفتن هيچ كس مارادونا نميشه.
    اونجا بود كه من خجالت كشيدم كه چه بر سر خودم آوردم.

    در اين دنيا غرور دَمار از روزگار آدم درمياره و دقيقا گرفتار چيزی ميشی كه فكر ميكنی هرگز در دامش نخواهی افتاد.
    مراقب خودمان باشيم برگ ها هميشه زمانی ميريزند كه فكر ميكنند طلا شدند.


    your comment